امروز صبح تا غروب در همایش اعضای هیئت علمی دانشگاه بودیم.
دو ساعتش را با استاد صراف خلوت کردم.
از پدرش میگفت؛ هر دو گریه میکردیم.
فکر نمیکردم از صحبتهای ایشان منقلب بشم.
اصولا دیوانهها اینگونهاند؛ از کتک خوردن تام توسط جری هم ممکن است اشک بریزند.
بعدها مینویسم چه گنجینههایی داریم.
دو عکس و آمار جالب از وضعیت دانشگاه در ایتا گذاشتم.
دوست داشتید بخوانید:
نوشته شده در تاريخ ۱۴۰۴/۰۷/۱۷ توسط دوست طلبه شما
|