تخت بغلی جوان حدودا ۲۵ ساله که دکمههای پیراهنش رو نمیبنده و احتمالا سینه و شکم پرمویاش را جذاب میدونه.
با همراهش در مورد پرستارها صحبت میکرد.
_ اون یکی پرتوقع نیست؛ معلومه...
_ پرتوقع هم نباشه باید خرجش کنی بالاخره ...
_ خب برای هر دختری باید خرج کنی؛ فوقش یک تومن خرجش میکنی و دوبار ...
متاسفم که اینها رو شنیدم و نوشتم ...
چیمیشه که یک آدمی ارزان میشه؟ یا چی میشه که یکی بهت طمع میکنه و بلدِ ارزان مخت رو بزنه؟
نوشته شده در تاريخ ۱۴۰۳/۱۰/۱۴ توسط دوست طلبه شما
|